افغانستانگزارش ها

سرپرست ریاست جمهوری از خواب یک ونیم ساله بیدار شد.

امر الله صالح که ادعا کرده بود صفحه تویترش مورد حمله سایبری قرار گرفته و مسدود شده است، دوباره از فعال شدن حساب تویترش خبر داده و خود را معاون ریاست جمهوری افغانستان معرفی کرده است.وقتی دکتور اشرف غنی در انتخابات سال 2019 ، امرالله صالح را به صفت معاون ریاست جمهوری با خود گرفت، مورد انتقاد های خیلی ها شدید و کم سابقه واقع شد. درآن زمان همه منتقدان میگفتند که این کودک استخبارات، نه فهم استخباراتی دارد، نه دانش سیاسی و حقوقی ونه هم توان مدیریت. اما دکتور غنی که از قبل انتخابات را مهندسی کرده بود ، به حرف مردم گوش فرا نداد و کارش را تمام کرد.سرانجام امرالله صالح معاون ریاست جمهوری شد وبا چاپلوسی هایش توانست صلاحیت های بلندی را از خود کند.اما گذشت زمان ثابت کرد که مردم راست میگفتند واین کودک هیچ دانشی در هیچ عرصه ای نداشت طوریکه :- با ازدیاد وقایع انفجار و ماین های چسپنده در شهر کابل ، او مسوولیت امنیت این شهر را به عهده گرفت اما دانش ناخوانده استخباراتی و امنیتی اش نتوانست پایتخت را امن کند بلکه روز تا روز بر شمار رویداد ها افزوده شد و شهر کابل تا هنگام سقوط حکومت دکتور اشرف غنی ، همچنان از برکت مدیریت امرالله صلح ، نا امن باقی ماند.- امرالله صالح به عنوان نخستین دشمن صلح و گفتگو با امارت اسلامی ، پیوسته دم از جنگ میزد و میگفت که طالبان حتی قادر به تسخیر یک ولایت هم از راه روز نیستنداما دیده شد که وقتی حملات بالای ولسوالی ها و سپس فتح ولایات اغاز شد، در ظرف دوماه همه افغانستان از دستش رفت.- امرالله صالح که داد شجاعت میزد و وکلای پارلمان ان وقت را به ترس و معامله متهم میکرد ، خودش یکروز پیش از از دکتور اشرف غنی فرار کرد و با بکس های دالر ، اسلحه و مهمات به پنجشیر رفت.- امر الله صالح یک امتحان دیگر را نیز پشت سر گذاشت که بیانگر فهم و دانش جنگی و استخباراتیش بود . همه به چشم سر دیدند که اخرین سنگر او ویارانش در پنجشیر ( که از سالها بدست ایشان بود) در یک شب تسخیر شد واسلحه و مهمات ان تا روز ها و هفته ها به ذخیره گاه های اسلحه وزارت دفاع انتقال داده میشد.- امرالله صالح این بار فهم و دانش حقوقی اش را به نمایش گذاشته وخود را سرپرست ریاست جمهوری افغانستان اعلان کرده است.اکنون ببینیم که قانون گذشته در رابطه به سر پرستی معاون اول ریاست جمهوری چه میگوید:ماده شصت وهفتم قانون اساسی دوره جمهوریت چنین میگوید :ماده شصت و هفتم:(در صورت استعفا و عزل یا وفات رییس جمهور و یا مریضی صعب العلاج که مانع اجرا وظیفه شود، معاون اول رییس جمهور صلاحیتها و وظایف رییس جمهور را بهعهده می گیرد.رییس جمهور استعفاى خود را شخصا به شوراى ملی اعلام می نماید.تثبیت مریضی صعب العلاج توسط هیات طبی با صلاحیت که از طرف ستره محکمه تعیین می گردد، صورت می گیرد.دراین حالات در خلال مدت سه ماه انتخابات به منظور تعیین رییس جمهور جدید طبق ماده شصت و یکم این قانون اساسی برگزار می گردد.معاون اول رییس جمهور در زمان تصدى به حیث رییس جمهور موقت امور ذیل را نمی تواند انجام دهد :۱ – تعدیل قانون اساسی ،۲ – عزل وزرا،۳ – مراجعه به آراى عامه .)با این شرحی که قانون در مورد سرپرستی و شرایط ان دارد ، اقای صالح یک ونیم سال بعد از فرارش (که پیشتر از فرار رییس جمهور بود )، خود را سرپرست ریاست جمهوری میخواند .بحث نخست درین مورد همانا بحث سقوط نظام و بر قراری نظام جدید است که بر مبنای ان رییس جمهوری وجود ندارد . رییس الوزرا و معاونینش همه در وظایف خود موجود اند.اما اگر اقای صالح قانون گذشته را اعتبار میدهد باید به سوالات ذیل پاسخ بگوید:-ایا رییس جمهور استعفایش را به پارلمان ارایه کرده و تصویب شده است؟- ایا معاون رییس جمهور که خود را سرپرست میخواند در کشور تشریف دارد ؟- ایا قلمرواین حکومت معلوم است؟- ایا انتخابات تازه در مدت سه ماه بر گزار کرده است ؟ زیرا یگانه وظیفه سر پرست همین است.- ایا قوای سه گانه دولت قبلی وجود دارند و سر پرستی عالیجناب را تایید کرده اند؟

مطالب مشابه

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button