افغانستانجهانمقاله

جنگ محدود هند و پاکستان؛ عملیات واقعی یا نمایش سیاسی؟

هند پس از حمله به گردشگران در پهلگام کشمیر، پاکستان را به حمایت از گروه ‌های تروریستی همچون جیش محمد و لشکر طیبه متهم کرد. این اتهامات مسبوق به سابقه‌اند و در گذشته نیز بارها هند، گروه ‌های مستقر در خاک پاکستان (به‌ویژه در کشمیر آزاد) را عامل ناآرامی‌ها در کشمیر تحت کنترول هند معرفی کرده و معمولاً آن‌ها را تحت حمایت حکومت و نظامیان پاکستانی قلمداد نموده است.
بر اساس گزارش‌ها، هند حملات موشکی یا هوایی به مناطقی انجام داده که گفته می‌شود کمپ‌های آموزش و استقرار گروه‌های شبه‌نظامی مانند جیش محمد، لشکر طیبه و… بوده‌اند:
• کمپ بلال (در مظفرآباد)
• کمپ عباس (در کتلی)
• کمپ آموزشی در شش کیلومتری مرز کشمیر آزاد
• دوکمپ دیگردر ایالت پنجاب پاکستان
تأکید رسانه‌ای بر این است که این اهداف، مراکزگروه ‌های غیردولتی و عمدتاً تروریستی هستند و نه پایگاه‌های رسمی ارتش یا نهادهای دولتی پاکستان. اما ادعای پاکستان اینست که هندی ها مساجدی مثل مسجد سبحان الله، مسجد ام القراء و…. را مورد حمله قرار داده اند که باعث تلفات غیر نظامیان و اطفال گردیده است. در کل از نه موردی که ادعا میشود مورد حمله قرار گرفته فقط شش مورد آن مشخص است.
اما آنچه ذهن‌ها را به خود مشغول کرده، این است که اگر هند واقعاً معتقد است این گروه‌ها تحت حمایت دولت یا ارتش پاکستان هستند، چرا هیچ حمله‌ای به نهادهای نظامی یا اطلاعاتی پاکستان صورت نگرفته است؟
در این زمینه می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
• هراس از تشدید درگیری نظامی: حمله مستقیم به مراکز ارتش پاکستان می‌تواند منجر به جنگ تمام‌عیار شود؛ جنگی که هیچ‌یک از دو کشور (هر دو قدرت هسته‌ای) تمایلی به آغاز آن ندارند. پیش‌تر نیز گفته شده که این کشورها نهایتاً به جنگ‌های نیابتی بسنده می‌کنند، چراکه یک جنگ مستقیم، منافع اقتصادی دو طرف را به‌شدت تهدید می‌کند.
• حفظ تصویر بین‌المللی: هند ممکن است بخواهد به جامعه جهانی نشان دهد که هدفش گروه ‌های تروریستی هستند، نه آغاز جنگ با یک کشور. همچنین ممکن است تلاش کند از این موقعیت به عنوان منبع کسب امتیاز استفاده کنند؛ همان‌گونه که پاکستان در گذشته سالها بارها با همین روش از جامعه جهانی بهره‌برداری کرده است.
• پیام سیاسی-تبلیغاتی: حمله به کمپ‌های گروه‌هایی مانند جیش محمد، به هند این امکان را می‌دهد تا در افکار عمومی داخلی و بین‌المللی، به‌عنوان کشوری درحال مبارزه‌ با تروریسم ظاهر شود، بدون اینکه خط قرمزهایی مانند حمله به ارتش پاکستان را رد کند.
از طرف دیگر، نمی‌توان این احتمال را نادیده گرفت که این جنگ، نمایشی و حساب‌شده بوده باشد. فرضیه‌هایی وجود دارد که تردید در آنها دشوار است:
• حملات طوری طراحی شده‌اند که نه تلفات انسانی زیادی دارند و نه مراکز دولتی را درگیر می‌کنند.
• واکنش‌های رسانه‌ای هر دو کشور بیشتر نمایشی و کنترولی است تا آغازگر یک درگیری واقعی.
ا سابقه نیز نشان داده است که هر دو کشور بارها از تنش‌های کنترول‌شده برای موارد زیر استفاده کرده‌اند:
o فرافکنی مشکلات داخلی
o جلب افکار عمومی
o نمایش قاطعیت در برابر دشمن فرضی
چنان‌که در برخورد اخیر ایران و پاکستان در مناطق بلوچ‌نشین نیز دیدیم، درگیری کوتاه و بدون میانجی پایان یافت وچند روزی نگذشته بود که رئیس جمهور فقید ایران مرحوم رئیسی با خانمش به اسلام آباد سفرکرد، این نمونه‌ای از برخوردهای نمایشی بود.
فرضیه‌ی دیگری که مطرح است، این‌که شاید پاکستان از گروه‌هایی چون جیش محمد ناامید شده باشد.
این احتمال وجود دارد که اکنون در تقابل رسمی یا پنهانی با آن‌ها قرار گرفته و این وضعیت را حتی با هند هماهنگ کرده باشد. همچنین احتمال می‌رود که:
• پاکستان تحت فشار نهادهای بین‌المللی (مانند FATF) یا کشورهای عربی خلیج، در حال کاهش یا کنترول فعالیت این گروه‌ها باشد.
• این گروه‌ها دیگر تحت مدیریت کامل ISI یا ارتش پاکستان نباشند و به‌شکلی نیمه‌خودمختار عمل ‌کنند.
در مجموع، به‌نظر می‌رسد که احتمال زیادی وجود دارد که این درگیری، کنترول‌شده، محدود و عمدتاً با اهداف سیاسی و تبلیغاتی طراحی شده باشد. البته، نمی‌توان انگیزه‌های امنیتی هند را نیز کاملاً نادیده گرفت. آنچه مسلم است، این است که هر دو کشور تلاش کرده‌اند از خطوط قرمز واقعی عبور نکنند.
موضوع دیگری که به مشکوک بودن این حمله می‌افزاید، ادعاهای متناقض درباره سقوط هواپیماهای هندی است. برخی منابع از سقوط پنج هواپیما، برخی دیگر از دو هواپیما خبر داده‌اند، که همگی فاقد تأیید رسمی هند هستند. تصویر منتشرشده از لاشه یک هواپیما نیز به گفته منابع هندی، مربوط به سال قبل بوده است.
از سوی دیگر، طرفین اذعان داشتند که هواپیماهای هندی وارد حریم هوایی پاکستان نشده‌اند. بنابراین، این پرسش پیش می‌آید که اصلاً این هواپیماها چگونه و در کجا ساقط شده‌اند؟
در پایان می‌توان گفت که جنبه‌های مشکوک و مهندسی‌شده این جنگ، شاید از آنچه در ظاهر به‌عنوان “واقعیت نظامی” گفته می‌شود، جدی‌تر و پررنگ‌تر باشد.

غلام علی صارم

18/2/1404

مطالب مشابه

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button