
در دنیای امروز که ملتها با همگرایی و همزیستی مسالمتآمیز بهدنبال رشد، توسعه و صلح جهانیاند، جنگ و نزاع، جز تباهی و ویرانی، ثمرهای ندارد. بهویژه میان کشورهایی که دارای اشتراکات عمیق فرهنگی، زبانی، دینی و قومی هستند، خصومت و دشمنی نهتنها بیثمر، بلکه ویرانگرتر از همیشه است. افغانستان و پاکستان، دو کشور همسایه، با مرز مشترک بیش از دو هزار و ششصد کیلومتر، نمونهای بارز از چنین وضعیتی هستند که سالهاست از نبود تفاهم و رویکرد خصمانه رنج میبرند. اما آیا واقعاً باید این وضعیت ادامه یابد؟ پاسخ روشن است :خیر.
اختلاف، روابط خصمانه هیچکدام به نفع هردو کشور نبوده و نیست. اینرا نیز باید دانست که اختلافات افغانستان و پاکستان اختلافات سیاسی و بین سیاستمداران است نه مردم ایندو کشور. تاریخ شاهد است که در 78سال گذشته که پاکستان به عنوان کشور مستقل در نقشه سیاسی جهان اضافه شده، روابط مردم با وجود اختلافات سیاسی کاملا نورمال و عادی بوده است.
روابط میان افغانستان و پاکستان از زمان تأسیس کشور پاکستان در سال ۱۹۴۷، همواره با کشوقوسهایی همراه بوده است. مسأله خط دیورند، حضور گروههای افراطی در دو سوی مرز، و مداخلات متقابل، در کنار رقابتهای ژئوپلیتیکی، به بیاعتمادی میان دولتها دامن زده است. اما در ورای این اختلافات سیاسی، حقیقتی انکارناپذیر وجود دارد: همانگونه که عرض شد مردم دو کشور بههم وابستهاند.
در دو سوی مرز افغانستان و پاکستان، میلیونها نفر از اقوام پشتون، بلوچ، هزاره، تاجیک و دیگر گروهها زندگی میکنند که ریشهها، زبان، مذهب و حتی نامخانوادگی مشترک دارند. خانوادههایی که بخشی از آنها در قندهار زندگی میکنند، بخش دیگرشان در کویته هستند. بازارهای سنتی در پشاور و جلالآباد، قرنهاست که مرکز تبادل کالا، فرهنگ و حتی افکار بودهاند. آیا چنین مردمانی باید تاوان اختلافات سیاسی را بدهند؟ آیا منافع مشترک آنها نباید اولویت اصلی دولتها باشد؟
رفتوآمد کاروانهای تجاری از کابل به کراچی، از هرات به لاهور، و از قندهار به پیشاور، قرنها پیش از تشکیل مرزهای امروزی، جریان داشته است. حتی امروز نیز، بسیاری از اقلام ضروری بازار افغانستان از طریق بنادر پاکستان تأمین میشود و بازرگانان افغان در کراچی و لاهور سرمایهگذاری کردهاند. به همین صورت، پاکستان نیز از بازار گسترده افغانستان بهرهمند است. حفظ این ارتباط اقتصادی، نیازمند اعتماد، امنیت و همکاری دوجانبه است، چیزی که تنها از راه دیپلماتیک میسر میگردد.
اختلافات میان دو کشور هرچقدر هم عمیق باشند، با زبان توپ و تفنگ حل نمیشوند. تنها راهحل پایدار، گفتوگو و مذاکره است. دیپلماسی، زبانی است که بهجای خشونت، منطق را جایگزین میسازد و بهجای نفرت، بهدنبال تفاهم است. پاکستان و افغانستان میتوانند از ظرفیتهای نهادهای منطقهای و بینالمللی مانند سازمان همکاری اسلامی (OIC)، سازمان ملل متحد، و حتی میانجیگری کشورهای بیطرف برای ایجاد یک سازوکار گفتوگو بهره گیرند.
برای حل موضوعات حساس مانند خط دیورند، وضعیت مهاجران، کنترل مرزها، مبارزه با تروریسم و توسعه اقتصادی، باید کمیسیونهای مشترک دوجانبه تشکیل شود. این کمیسیونها میتوانند با حضور کارشناسان و ناظران بینالمللی، بهطور مرحلهای و شفاف، راهحلهایی منطبق با منافع طرفین ارائه دهند. بدون سازوکار مشخص، گفتوگوها به نتیجه نمیرسند و فقط به تعویق بحرانها میانجامند.
تجربه جهانی نشان داده که صلح، تنها زمانی پایدار میماند که ریشه در دل مردم داشته باشد. باید مردم افغانستان و پاکستان، بویژه نخبگان فکری، رسانهها، هنرمندان و دانشگاهیان، وارد میدان گفتوگو و تفاهم شوند. تبادل فرهنگی، سفرهای علمی، جشنوارههای مشترک، همکاری دانشگاهی و رسانهای، زمینه را برای نزدیکی ملتها فراهم میکند. اگر مردم در دو طرف مرز خواستار صلح باشند، هیچ قدرت سیاسی نمیتواند این خواست را نادیده بگیرد.
ادامه وضعیت خصمانه میان افغانستان و پاکستان، فقط به تقویت افراطگرایی، قاچاق مواد مخدر، مهاجرت غیرقانونی، و ناامنیهای مرزی میانجامد. تروریسم مرز نمیشناسد و تجربه بیست سال گذشته نشان داده که گروههای افراطی از اختلافات میان کشورها سوءاستفاده میکنند. همکاری امنیتی میان افغانستان و پاکستان، نهتنها به سود دو کشور، بلکه به نفع کل منطقه است.
اگر دو کشور اختلافات خود را کنار بگذارند، فرصتهای بیشماری برای همکاری وجود دارد. ایجاد مناطق آزاد تجاری در مرزها، ساخت خطوط راهآهن و جادههای ترانزیتی، همکاری در زمینه انرژی، آموزش و بهداشت، تنها بخشی از ظرفیتهایی است که میتواند افغانستان و پاکستان را به شریکهای راهبردی تبدیل کند. صلح میان این دو کشور، ثبات در آسیای جنوبی را نیز تضمین خواهد کرد. جهان امروز، جهان گفتوگو است نه جنگ. اختلاف میان افغانستان و پاکستان، هرچند ریشهدار و پیچیده باشد، اما غیرقابلحل نیست. با اراده سیاسی، حمایت مردمی و بهرهگیری از دیپلماسی، میتوان بهسوی صلح و همکاری گام برداشت. مردم دو کشور بیش از هر زمان دیگر به ثبات، رفاه و همزیستی نیاز دارند. بیایید به جای دیوار، پل بسازیم؛ بهجای دشمنی، دوستی پیشه کنیم؛ و بهجای جنگ، گفتوگو را برگزینیم.
غلام علی صارم
دوشنبه 29/2/1404